راهی بهتر برای تقویت اعتماد به نفس فرزندان
در این پست از مجله اینترنتی آلواتان قصد داریم به معرفی راهی بهتر برای تقویت اعتماد به نفس فرزندان بپردازیم. به جای تمجید از کودکان برای افزایش عزت نفس، آنها نیاز به رهایی از تمرکز بیش از حد بر خود دارند.
یک دختر دبیرستانی که با او کار می کردم بالاخره جرات پیدا کرد تا عمیق ترین ترس خود را به من بگوید. بدنش آنقدر متشنج بود که عملاً می لرزید.
“اگه من عادی بشم چی؟” او گفت.
ترسی که این کودک ابراز کرد از اینکه ممکن است آنقدر خاص نباشد ترسی است که من اغلب در کار خود به عنوان یک درمانگر می بینم. به نوعی این دختر، و بسیاری از مشتریان دیگری که من دیده ام، ارزش خود را با تاثیرگذار بودن برابر می دانند.
من اغلب از والدین می شنوم که فرزندانشان با اعتماد به نفس پایین دست و پنجه نرم می کنند. فرزندان آنها ممکن است ظاهراً با اعتماد به نفس به نظر برسند، اما آنها به دلیل مشغله بی امان خود برای قضاوت کردن خود رنج می برند. والدین وقتی می بینند که فرزندانشان برای نمره ای کمتر از حد عالی گریه می کنند نگران می شوند، نگران هستند که چیزی که آنها می گویند ممکن است عجیب به نظر برسد، دیوانه وار از هر موقعیتی که ممکن است فوراً برتری نداشته باشند اجتناب می کنند، یا وقتی به نوعی کوتاه می آیند به شدت از خود انتقاد می کنند.
این والدین به آسیب پذیری ارزش خود فرزندانشان پی می برند چیزی که محقق جنیفر کراکر و همکارانش از آن به عنوان «عزت نفس احتمالی» یاد می کنند. این بچهها بر روی یک تردمیل بیپایان قرار گرفتهاند که دائماً باید ارزش خود را از طریق موفقیت ها یا سایر نشانههای تأیید خارجی ثابت کنند. این باعث می شود کودکان به شدت آسیب پذیر شوند. اگر برای یادگیری چیزی تلاش می کنند، اشتباه می کنند، شکستی را تجربه می کنند، یا فقط با فردی مواجه می شوند که بهتر از آنها عمل می کند، احساس ناامیدی می کنند.
پیامهای فرهنگی که بچهها در مورد اینکه باید در هر کاری عالی باشند و در انجام آن خوب به نظر برسند، جذب میکنند، فشار برای اجرا را تشدید میکند. هنگامی که کودکان به ناچار از کمال کوتاه می آیند، ممکن است احساس شرم کنند و یا تسلیم شوند یا آنقدر به خود فشار بیاورند که هیچ لذتی در زندگی خود پیدا نکنند. تلاش برای «شگفتانگیز» بودن میتواند منجر به تشویق آنها شود یا عیوب را پنهان کنند تا اینکه با صداقت و اصالت رفتار کنند. عزت نفس آنها شکننده است و بر پایه متزلزلی از تمرکز بر خود و ارتقای خود ساخته شده است.
چگونه می توانیم به این بچه ها کمک کنیم؟
والدین اغلب به کودکانی که به خود شک دارند پاسخ می دهند و سعی می کنند به آنها اطمینان دهند که فوق العاده هستند. در گذشته ای نه چندان دور، بسیاری از روانشناسان تقویت عزت نفس کودک را از طریق تحسین توصیه می کردند. اما از آن زمان متوجه شدیم که این روش می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. تحقیقات نشان میدهد که نه تنها تعریف و تمجیدهای زیاد در مورد اینکه چقدر خوب نیستند باعث میشود بچههایی که اعتماد به نفس پایینی دارند احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند، در واقع میتواند باعث کاهش عزتنفس در طول زمان و تمایل کمتری به پذیرش شود.
خوشبختانه، رویکرد بهتری برای عزت نفس وجود دارد. در کتاب جدیدم، اعتماد به نفس بچه، توضیح میدهم که کلید تقویت عزت نفس سالم این نیست که بچهها را متقاعد کنیم که عالی هستند. در عوض، ما باید به آنها کمک کنیم تا با ارتباط با چیزی بزرگتر از خودشان، قضاوت خشن خود را کاهش دهند. ممکن است غیرقابل تصور به نظر برسد، اما به جای عشق به خود پاسخ بچههای انتقادی این است که تمرکز خود را با ایجاد “خودی آرام” کاهش دهند.
یک ایگوی آرام، حالتی از وجود است که در آن حجم نفس کم می شود تا بتواند به دیگران و همچنین به خود گوش دهد تا در تلاش برای برخورد انسانی تر و انسانی تر به زندگی باشد.” دلسوزانه» خاموش کردن تمرکز روی خود به اندازه کافی به بچه ها فضای تنفسی برای رشد می دهد. این شامل پایین انداختن خود نیست، که نوعی تمرکز بر خود است. بلکه نوعی فراموشی خود با تشخیص اینکه ما فقط یک تکه کوچک از جهان بزرگتر هستیم، و قطعاً مرکز آن نیستیم!
در حالی که برخی از کارشناسان بر این باورند که کودکان بیش از حد نابالغ یا به طور طبیعی متمرکز بر خود هستند که نمی توانند یک نفس آرام ایجاد کنند، من مخالفم. به آخرین باری فکر کنید که فرزندتان را دیدید که با یکی از دوستانتان می خندد یا غرق در یک پروژه شده است (شاید آنقدر که وقتی او را برای شام صدا زدید صدای شما را نشنیدند!). این نوع تجارب به بچه ها چشیدن طعم ناخودآگاه بودن را می دهد. بهعنوان والدین، میتوانیم به آنها کمک کنیم تا این موضوع را گسترش دهند، به طوری که راحتتر از خودارزیابی مداوم خودداری کنند.
یک نفس آرام آرزویی است چیزی نیست که بتوانیم همیشه حفظ کنیم. اما هر چه بیشتر آن را تجربه کنیم، بهتر آن را پیدا می کنیم. در اینجا چند نمونه از حالات نفس آرام وجود دارد که می توانید به فرزندتان کمک کنید تا پرورش آن را بیاموزد.
ذهن آگاهی – تمرکز بر لحظه حال بدون قضاوت. توسعه تمرکز حواس – از طریق مدیتیشن یا سایر تمرینها – میتواند در کاهش تمرکز پر سر و صدا مفید باشد. چندین مطالعه نشان داده است که کودکان در سنین پیش دبستانی که از برنامه های مدیتیشن ذهن آگاهی مبتنی بر مدرسه استفاده می کنند می توانند کاهش استرس و پرخاشگری کودکان را داشته و عملکرد شناختی آنها را بهبود بخشند. اگر چنین برنامهای در مدارس شما ارائه نمیشود، منابع آنلاین بسیاری با ایدههایی در مورد چگونگی ایجاد ذهن آگاهی بیشتر در زندگی فرزندانتان وجود دارد. والدین همچنین می توانند برای الهام بخشیدن به فرزندان خود، ذهن آگاهی بیشتری را الگوبرداری کنند.
جریان – حالتی از غوطه ور شدن کامل در یک پروژه یا تجربه یادگیری که ما را به چالش می کشد. ممکن است هنگام ساختن لگو، نقاشی، خواندن کتاب مورد علاقه، شنا کردن، تیراندازی به سبد، یا مطالعه حشرات، کودک خود را غوطه ور در جریان مشاهده کنید. جریان زمانی اتفاق میافتد که بچهها آنقدر درگیر یک فعالیت هستند که زمان را از دست میدهند و کاملاً خودآگاه هستند. با تشویق کودکان به شرکت در این نوع فعالیتها که توجه آنها را به طور کامل جذب میکند، میتوانید به گسترش احساس فوقالعاده جریان آنها کمک کنید، در جایی که زمان متوقف میشود. مطالعات نشان دادهاند که جریان میتواند برای دانشآموزان مدرسهای مفید باشد، که باعث شده است مربیان بیشتری راههایی را برای گنجاندن جریان در کلاس در نظر بگیرند.
شفقت – نگرانی برای کسانی که در رنج هستند همراه با میل به کمک. بزرگسالان اغلب با دیدن رنج دیگران احساس شفقت می کنند. اما آیا می دانستید که بسیاری از بچه ها – حتی در سن سه سالگی – نیز این کار را می کنند؟ برای کمک به ایجاد این غرایز، والدین می توانند از طریق نحوه واکنش آنها به رنج دیگران، رفتار دلسوزانه را در زندگی خود الگوبرداری کنند. کودکان همچنین می توانند از طریق مراقبت از رفاه دوستان خود یا با مشارکت در کارهای داوطلبانه در مدرسه یا جامعه خود، درباره شفقت بیاموزند. شفقت به کودکان این امکان را می دهد که از طریق مراقبت واقعی از دیگران تمرکز خود را آرام کنند.
بلندی: احساسی که با مشاهده اعمال شجاعانه، سخاوت شدید یا فضیلت ایجاد می شود. هنگامی که شاهد خوبی های عمیق در دیگران هستیم، اوج بلندی را احساس می کنیم. ارتفاع ما را از خودمان بیرون می کشد و باعث می شود نسبت به نژاد بشر احساس خوش بینی کنیم. همچنین به ما انگیزه می دهد که به دیگران اهمیت دهیم، احتمالاً با فعال کردن سیستم عصبی پاراسمپاتیک و سمپاتیک. اگرچه بسیاری از تحقیقات در مورد ارتفاع شامل بزرگسالان است، اما می توان آن را در کودکان نیز پرورش داد. شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از کتابهای کودکان سعی میکنند بر قهرمانان الهامبخش تاریخ ما تمرکز کنند. با این حال، برخی تحقیقات نشان میدهند که تمرکز بر نمونههای کمتر افراطی (مانند پدربزرگ و مادربزرگی که از مصیبت جان سالم به در بردهاند یا والدینی که در مواجهه با وسوسه، انتخابی دشوار اما اخلاقی انجام دادهاند) ممکن است در تشویق کودکان به رفتار اخلاقی مؤثرتر باشد.
هیبت – احساس شگفتی و شگفتی که در حضور چیزی بزرگتر از خودمان به وجود می آید. هیبت میتواند توسط یک منظره وسیع پانوراما از طبیعت، یک قطعه هنری یا موسیقی نفیس، یا یک تجربه معنوی عمیق ایجاد شود. توجه ما را از خودمان دور می کند و به محیط اطرافمان به شیوه ای گسترده معطوف می کند که همچنین می تواند ما را به سمت مهربان تر و سخاوتمندتر سوق دهد. در حالی که تحقیقات زیادی با بزرگسالان انجام شده است، کودکان نیز ممکن است با تماشای غروب خورشید، دیدن حیوانات در طبیعت، یا خیره شدن به ستاره ها در شب طعم هیبت را بچشند.
به جای تلاش برای افزایش عزت نفس در فرزندانمان با ترویج عزت نفس بالا، می توانیم به فرزندانمان کمک کنیم تا راه هایی برای عبور از تمرکز بر خود بیابند. معرفی بیشتر حواس پرتی، جریان، شفقت، تعالی و هیبت به زندگی آنها به آنها کمک می کند تا یک نفس آرام (تر) ایجاد کنند – چیزی که در دوران کودکی و بعد از آن به خوبی به آنها خدمت می کند. وقتی بچهها بتوانند از خودارزیابی دائمی خود دور شوند، آزادتر هستند تا با دیگران همدلی کنند، در یادگیری مشارکت کنند و ارزشهایی را که برایشان مهم است شناسایی کنند. قادر به رها کردن این سوال “آیا من به اندازه کافی خوب هستم؟” کودکان را برای ایجاد یک زندگی کامل تر و غنی تر باز می کند.
نظرات کاربران
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب مجله اینترنتی آلواتان تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.